Category:Persian terms with usage examples
Jump to navigation
Jump to search
Newest and oldest pages |
---|
Newest pages ordered by last category link update: |
Oldest pages ordered by last edit: |
Persian entries that contain usage examples that were added using templates such as {{ux}}
.
For requests related to this category, see Category:Requests for example sentences in Persian. See also Category:Requests for collocations in Persian and Category:Requests for quotations in Persian.
Jump to: Top – آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن ه و ی |
Pages in category "Persian terms with usage examples"
The following 200 pages are in this category, out of 1,233 total.
(previous page) (next page)؟
آ
ا
- ـا
- ابراز
- ابزار
- ابله
- ابن
- ابولا
- اتاق
- اتفاق افتادن
- اتلاف
- اجتناب
- احداث کردن
- احساس
- اختراع
- اختلاف
- اخیر
- اداره
- ادامه دادن
- ادغام
- ادیب
- اذان
- اذیت کردن
- ارائه
- اردبیل
- اردشیر
- ارض
- ارمنستان
- اروزگان
- اروپائی
- از
- از بیخ عرب بودن
- از خاطر رفتن
- از دست دادن
- از چه روی
- از کجا
- ازدواج کردن
- استارت
- استراحت
- استعداد
- اسلام
- اشغالی
- اصطلاح
- اطلاعات
- اظهار
- اعتقاد داشتن
- اعتیاد
- اعلام کردن
- اعلامیه
- اعمال کردن
- اغلب
- افت کردن
- افزایش پیدا کردن
- افزایش یافتن
- اقتضا کردن
- اقتضاء
- اقلیت
- الـ
- الکی
- امتیاز
- امروز
- امشب
- امـ
- امنیت
- امآرآی
- انتخاب
- انتصاب
- انتظامی
- انداختن
- اندازه
- انرژی اتمی
- انعقاد
- انقلاب
- انکار کردن
- انگار
- انگلیسی
- انیمه
- اهل
- اهمیت
- او
- اواخر
- اوباریدن
- اوباما
- اورانیوم
- اوه
- اوگار
- اکبر
- اکثریت
- اگر
- اگرچه
- ایاب و ذهاب
- ایرانی
- ایستادن
- ایستگاه فضایی
- ایسو
- ایلغار
- اینا
- اینجا
- اینرسی
ب
- با این همه
- با هم
- باب
- بابت
- باحال
- باختن
- باد
- بار
- باران
- باراک
- باردار
- باز شدن
- بازداشت
- بازیچه
- باسوادی
- باعث
- باقلا
- بالا
- بالا آوردن
- بالاخره
- بام
- بامیان
- باند
- باور کردن
- باید
- ببخشید
- بجه
- بحبوحه
- بحکم
- بختن
- بخش
- بخور
- بد آمدن
- بدحجاب
- بدخشان
- بدخیم
- بذر
- برابر
- برادر
- برای چه
- برج
- برجام
- برخلاف
- برخورد
- برخوردار
- برخوردن
- برخی
- برداشت
- برداشتن
- بردن
- برق
- برنا
- برگردان
- برگزار شدن
- برگزار کردن
- برگشتن
- بریدن
- بزرگ
- بس
- بسته
- بستگی
- بعد
- بعد از
- بغداد
- بغلان
- بـ
- بلد
- بلد بودن
- بلند شدن
- بلند کردن
- بلکه
- بم
- بند «پ»
- بنگالی
- بنبست
- به
- به دست آمدن
- به علاوه
- به عنوان
- به هیچ وجه
- به کار بردن