Jump to content

بلند کردن

From Wiktionary, the free dictionary

Persian

[edit]

Pronunciation

[edit]
 

Readings
Classical reading? buland kardan
Dari reading? buland kardan
Iranian reading? boland kardan
Tajik reading? baland kardan

Verb

[edit]
Dari بلند کردن
Iranian Persian
Tajik баланд кардан

بلند کردن (boland kardan)

  1. to raise
    دشمن دانا بلندت می‌کند. بر زمینت می‌زند نادان دوست.
    došman-e dânâ bolandat mi-konad. bar zaminat mi-zanad nâdân-e dust.
    The wise enemy lifts you up. The ignorant friend casts you down.

Conjugation

[edit]
Conjugation of بلند کردن (literary Iranian Persian)
infinitive بلند کردن (boland kardán)
stem present بلند کن (boland kon)
past بلند کرد (boland kard)
participle present بلند کننده (boland konandé)
past بلند کرده (boland kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند کنم (boland kónam) بلند کنی (boland kóni) بلند کند (boland kónad) بلند کنیم (boland kónim) بلند کنید (boland kónid) بلند کنند (boland kónand)
present (imperfect) بلند می‌کنم (boland mí-konam) بلند می‌کنی (boland mí-koni) بلند می‌کند (boland mí-konad) بلند می‌کنیم (boland mí-konim) بلند می‌کنید (boland mí-konid) بلند می‌کنند (boland mí-konand)
present progressive دارم بلند می‌کنم (dấram boland mí-konam) داری بلند می‌کنی (dấri boland mí-koni) دارد بلند می‌کند (dấrad boland mí-konad) داریم بلند می‌کنیم (dấrim boland mí-konim) دارید بلند می‌کنید (dấrid boland mí-konid) دارند بلند می‌کنند (dấrand boland mí-konand)
present perfect بلند کرده‌ام (boland kardé-am) بلند کرده‌ای (boland kardé-i) بلند کرده است (boland kardé ast) بلند کرده‌ایم (boland kardé-im) بلند کرده‌اید (boland kardé-id) بلند کرده‌اند (boland kardé-and)
past بلند کردم (boland kárdam) بلند کردی (boland kárdi) بلند کرد (boland kard) بلند کردیم (boland kárdim) بلند کردید (boland kárdid) بلند کردند (boland kárdand)
past (imperfect) بلند می‌کردم (boland mí-kardam) بلند می‌کردی (boland mí-kardi) بلند می‌کرد (boland mí-kard) بلند می‌کردیم (boland mí-kardim) بلند می‌کردید (boland mí-kardid) بلند می‌کردند (boland mí-kardand)
past progressive داشتم بلند می‌کردم (dấštam boland mí-kardam) داشتی بلند می‌کردی (dấšti boland mí-kardi) داشت بلند می‌کرد (dâšt boland mí-kard) داشتیم بلند می‌کردیم (dấštim boland mí-kardim) داشتید بلند می‌کردید (dấštid boland mí-kardid) داشتند بلند می‌کردند (dấštand boland mí-kardand)
pluperfect بلند کرده بودم (boland kardé búdam) بلند کرده بودی (boland kardé búdi) بلند کرده بود (boland kardé bud) بلند کرده بودیم (boland kardé búdim) بلند کرده بودید (boland kardé búdid) بلند کرده بودند (boland kardé búdand)
future بلند خواهم کرد (boland xâhám kard) بلند خواهی کرد (boland xâhí kard) بلند خواهد کرد (boland xâhád kard) بلند خواهیم کرد (boland xâhím kard) بلند خواهید کرد (boland xâhíd kard) بلند خواهند کرد (boland xâhánd kard)
subjunctive present بلند کنم (boland konam) بلند کنی (boland koni) بلند کند (boland konad) بلند کنیم (boland konim) بلند کنید (boland konid) بلند کنند (boland konand)
past بلند کرده باشم (boland kardé bấšam) بلند کرده باشی (boland kardé bấši) بلند کرده باشد (boland kardé bấšad) بلند کرده باشیم (boland kardé bấšim) بلند کرده باشید (boland kardé bấšid) بلند کرده باشند (boland kardé bấšand)
imperative بلند کن (boland kon) بلند کنید (boland konid)
Conjugation of بلند کردن (colloquial Tehrani)
infinitive بلند کردن (boland kardán)
stem present بلند کن (boland kon)
past بلند کرد (boland kard)
participle present بلند کننده (boland konandé)
past بلند کرده (boland kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند کنم (boland kónam) بلند کنی (boland kóni) بلند کنه (boland kóne) بلند کنیم (boland kónim) بلند کنین (boland kónin) بلند کنن (boland kónan)
present (imperfect) بلند می‌کنم (boland mí-konam) بلند می‌کنی (boland mí-koni) بلند می‌کنه (boland mí-kone) بلند می‌کنیم (boland mí-konim) بلند می‌کنین (boland mí-konin) بلند می‌کنن (boland mí-konan)
present progressive دارم بلند می‌کنم (dấram boland mí-konam) داری بلند می‌کنی (dấri boland mí-koni) داره بلند می‌کنه (dấre boland mí-kone) داریم بلند می‌کنیم (dấrim boland mí-konim) دارین بلند می‌کنین (dấrin boland mí-konin) دارن بلند می‌کنن (dấran boland mí-konan)
present perfect بلند کرده‌ام (boland kardám) بلند کرده‌ای (boland kardí) بلند کرده (boland kardé) بلند کرده‌ایم (boland kardím) بلند کرده‌این (boland kardín) بلند کرده‌ان (boland kardán)
past بلند کردم (boland kárdam) بلند کردی (boland kárdi) بلند کرد (boland kárd) بلند کردیم (boland kárdim) بلند کردین (boland kárdin) بلند کردن (boland kárdan)
past (imperfect) بلند می‌کردم (boland mí-kardam) بلند می‌کردی (boland mí-kardi) بلند می‌کرد (boland mí-kard) بلند می‌کردیم (boland mí-kardim) بلند می‌کردین (boland mí-kardin) بلند می‌کردن (boland mí-kardan)
past progressive داشتم بلند می‌کردم (dấštam boland mí-kardam) داشتی بلند می‌کردی (dấšti boland mí-kardi) داشت بلند می‌کرد (dấšt boland mí-kard) داشتیم بلند می‌کردیم (dấštim boland mí-kardim) داشتین بلند می‌کردین (dấštin boland mí-kardin) داشتن بلند می‌کردن (dấštan boland mí-kardan)
pluperfect بلند کرده بودم (boland kardé búdam) بلند کرده بودی (boland kardé búdi) بلند کرده بود (boland kardé bud) بلند کرده بودیم (boland kardé búdim) بلند کرده بودین (boland kardé búdin) بلند کرده بودن (boland kardé búdan)
subjunctive present بلند کنم (boland konam) بلند کنی (boland koni) بلند کنه (boland kone) بلند کنیم (boland konim) بلند کنین (boland konin) بلند کنن (boland konan)
past بلند کرده باشم (boland kardé bấšam) بلند کرده باشی (boland kardé bấši) بلند کرده باشه (boland kardé bấše) بلند کرده باشیم (boland kardé bấšim) بلند کرده باشین (boland kardé bấšin) بلند کرده باشن (boland kardé bấšan)
imperative بلند کن (boland kon) بلند کنین (boland konin)
Conjugation of بلند کردن (literary Dari Persian)
infinitive بلند کردن (buland kardán)
stem present بلند کن (buland kun)
past بلند کرد (buland kard)
participle present بلند کننده (buland kunindá)
past بلند کرده (buland kardá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند کنم (buland kúnam) بلند کنی (buland kúnī) بلند کند (buland kúnad) بلند کنیم (buland kúnēm) بلند کنید (buland kúnēd) بلند کنند (buland kúnand)
present (imperfect) بلند می‌کنم (buland mḗ-kunam) بلند می‌کنی (buland mḗ-kunī) بلند می‌کند (buland mḗ-kunad) بلند می‌کنیم (buland mḗ-kunēm) بلند می‌کنید (buland mḗ-kunēd) بلند می‌کنند (buland mḗ-kunand)
present progressive دارم بلند می‌کنم (dā́ram buland mḗ-kunam) داری بلند می‌کنی (dā́rī buland mḗ-kunī) دارد بلند می‌کند (dā́rad buland mḗ-kunad) داریم بلند می‌کنیم (dā́rēm buland mḗ-kunēm) دارید بلند می‌کنید (dā́rēd buland mḗ-kunēd) دارند بلند می‌کنند (dā́rand buland mḗ-kunand)
present perfect بلند کرده‌ام (buland kardá-am) بلند کرده‌ای (buland kardá-ī) بلند کرده است (buland kardá ast) بلند کرده‌ایم (buland kardá-ēm) بلند کرده‌اید (buland kardá-ēd) بلند کرده‌اند (buland kardá-and)
past بلند کردم (buland kárdam) بلند کردی (buland kárdī) بلند کرد (buland kard) بلند کردیم (buland kárdēm) بلند کردید (buland kárdēd) بلند کردند (buland kárdand)
past (imperfect) بلند می‌کردم (buland mḗ-kardam) بلند می‌کردی (buland mḗ-kardī) بلند می‌کرد (buland mḗ-kard) بلند می‌کردیم (buland mḗ-kardēm) بلند می‌کردید (buland mḗ-kardēd) بلند می‌کردند (buland mḗ-kardand)
past progressive داشتم بلند می‌کردم (dā́štam buland mḗ-kardam) داشتی بلند می‌کردی (dā́štī buland mḗ-kardī) داشت بلند می‌کرد (dā́št buland mḗ-kard) داشتیم بلند می‌کردیم (dā́štēm buland mḗ-kardēm) داشتید بلند می‌کردید (dā́štēd buland mḗ-kardēd) داشتند بلند می‌کردند (dā́štand buland mḗ-kardand)
pluperfect بلند کرده بودم (buland kardá bū́dam) بلند کرده بودی (buland kardá bū́dī) بلند کرده بود (buland kardá būd) بلند کرده بودیم (buland kardá bū́dēm) بلند کرده بودید (buland kardá bū́dēd) بلند کرده بودند (buland kardá bū́dand)
future بلند خواهم کرد (buland xāhám kard) بلند خواهی کرد (buland xāhī́ kard) بلند خواهد کرد (buland xāhád kard) بلند خواهیم کرد (buland xāhḗm kard) بلند خواهید کرد (buland xāhḗd kard) بلند خواهند کرد (buland xāhánd kard)
subjunctive present بلند کنم (buland kunam) بلند کنی (buland kunī) بلند کند (buland kunad) بلند کنیم (buland kunēm) بلند کنید (buland kunēd) بلند کنند (buland kunand)
past بلند کرده باشم (buland kardá bā́šam) بلند کرده باشی (buland kardá bā́šī) بلند کرده باشد (buland kardá bā́šad) بلند کرده باشیم (buland kardá bā́šēm) بلند کرده باشید (buland kardá bā́šēd) بلند کرده باشند (buland kardá bā́šand)
imperative بلند کن (buland kun) بلند کنید (buland kunēd)
Conjugation of بلند کدن (colloquial Kabuli)
infinitive بلند کدن (buland kadán)
stem present بلند کو (buland ku)
past بلند کد (buland kad)
participle present بلند کننده (buland kunindá)
past بلند کده (buland kadá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند کنم (buland kúnum) بلند کنی (buland kúnī) بلند کنه (buland kúna) بلند کنیم (buland kúnēm) بلند کنین (buland kúnēn) بلند کنن (buland kúnan)
present (imperfect) بلند می‌کنم (buland mḗ-kunum) بلند می‌کنی (buland mḗ-kunī) بلند می‌کنه (buland mḗ-kuna) بلند می‌کنیم (buland mḗ-kunēm) بلند می‌کنین (buland mḗ-kunēn) بلند می‌کنن (buland mḗ-kunan)
present progressive دارم بلند می‌کنم (dā́ram buland mḗ-kunum) داری بلند می‌کنی (dā́rī buland mḗ-kunī) داره بلند می‌کنه (dā́ra buland mḗ-kuna) داریم بلند می‌کنیم (dā́rēm buland mḗ-kunēm) دارین بلند می‌کنین (dā́rēn buland mḗ-kunēn) دارن بلند می‌کنن (dā́ran buland mḗ-kunan)
present perfect بلند کدم (buland kadám) بلند کدی (buland kadī́) بلند کداست (buland kadást) بلند کدیم (buland kadḗm) بلند کدین (buland kadḗn) بلند کدن (buland kadán)
past بلند کدم (buland kádum) بلند کدی (buland kádī) بلند کده (buland kad) بلند کدیم (buland kádēm) بلند کدین (buland kádēn) بلند کدن (buland kádan)
past (imperfect) بلند می‌کدم (buland mḗ-kadum) بلند می‌کدی (buland mḗ-kadī) بلند می‌کده (buland mḗ-kada) بلند می‌کدیم (buland mḗ-kadēm) بلند می‌کدین (buland mḗ-kadēn) بلند می‌کدن (buland mḗ-kadan)
past progressive داشتم بلند می‌کدم (dā́štam buland mḗ-kadum) داشتی بلند می‌کدی (dā́štī buland mḗ-kadī) داشته بلند می‌کده (dā́šta buland mḗ-kada) داشتیم بلند می‌کدیم (dā́štēm buland mḗ-kadēm) داشتین بلند می‌کدین (dā́štēd buland mḗ-kadē) داشتن بلند می‌کدن (dā́štand buland mḗ-kadan)
pluperfect بلند کده بودم (buland kadá bū́dum) بلند کده بودی (buland kadá bū́dī) بلند کده بوده (buland kadá būda) بلند کده بودیم (buland kadá bū́dēm) بلند کده بودین (buland kadá bū́dēn) بلند کده بودن (buland kadá bū́dan)
future بلند خوایم کد (buland xāyyúm kad) بلند خوایی کد (buland xāyyī́ kad) بلند خوایه کد (buland xāyyá kad) بلند خواییم کد (buland xāyyḗm kad) بلند خوایین کد (buland xāyyḗn kad) بلند خواین کد (buland xāyyán kad)
subjunctive present بلند کنم (buland kunum) بلند کنی (buland kunī) بلند کنه (buland kuna) بلند کنیم (buland kunēm) بلند کنین (buland kunēn) بلند کنن (buland kunan)
past بلند کده باشم (buland kadá bā́šam) بلند کده باشی (buland kadá bā́šī) بلند کده باشه (buland kadá bā́ša) بلند کده باشیم (buland kadá bā́šēm) بلند کده باشین (buland kadá bā́šēn) بلند کده باشن (buland kadá bā́šan)
imperative بلند کو (buland ku) بلند کنین (buland kunēn)