Jump to content

آشپزی کردن

From Wiktionary, the free dictionary

Persian

[edit]

Etymology

[edit]

From آشپزی (âšpazi, cooking) +‎ کردن (kardan, to make; to do).

Pronunciation

[edit]
 

Readings
Classical reading? āšpazī kardan
Dari reading? āšpazī kardan
Iranian reading? âšpazi kardan
Tajik reading? ošpazi kardan

Verb

[edit]

آشپَزی کَردَن (âšpazi kardan) (present stem آشپَزی کُن (âšpazi kon))

  1. (intransitive) to cook, to make food
    من هر روز آشپزی نمی‌کنم.
    man har ruz âšpazi ne-mi-konam.
    I don't cook every day.

Conjugation

[edit]
Conjugation of آشپزی کردن (literary Iranian Persian)
infinitive آشپزی کردن (âšpazi kardán)
stem present آشپزی کن (âšpazi kon)
past آشپزی کرد (âšpazi kard)
participle present آشپزی کننده (âšpazi konandé)
past آشپزی کرده (âšpazi kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist آشپزی کنم (âšpazi kónam) آشپزی کنی (âšpazi kóni) آشپزی کند (âšpazi kónad) آشپزی کنیم (âšpazi kónim) آشپزی کنید (âšpazi kónid) آشپزی کنند (âšpazi kónand)
present (imperfect) آشپزی می‌کنم (âšpazi mí-konam) آشپزی می‌کنی (âšpazi mí-koni) آشپزی می‌کند (âšpazi mí-konad) آشپزی می‌کنیم (âšpazi mí-konim) آشپزی می‌کنید (âšpazi mí-konid) آشپزی می‌کنند (âšpazi mí-konand)
present progressive دارم آشپزی می‌کنم (dấram âšpazi mí-konam) داری آشپزی می‌کنی (dấri âšpazi mí-koni) دارد آشپزی می‌کند (dấrad âšpazi mí-konad) داریم آشپزی می‌کنیم (dấrim âšpazi mí-konim) دارید آشپزی می‌کنید (dấrid âšpazi mí-konid) دارند آشپزی می‌کنند (dấrand âšpazi mí-konand)
present perfect آشپزی کرده‌ام (âšpazi kardé-am) آشپزی کرده‌ای (âšpazi kardé-i) آشپزی کرده است (âšpazi kardé ast) آشپزی کرده‌ایم (âšpazi kardé-im) آشپزی کرده‌اید (âšpazi kardé-id) آشپزی کرده‌اند (âšpazi kardé-and)
past آشپزی کردم (âšpazi kárdam) آشپزی کردی (âšpazi kárdi) آشپزی کرد (âšpazi kard) آشپزی کردیم (âšpazi kárdim) آشپزی کردید (âšpazi kárdid) آشپزی کردند (âšpazi kárdand)
past (imperfect) آشپزی می‌کردم (âšpazi mí-kardam) آشپزی می‌کردی (âšpazi mí-kardi) آشپزی می‌کرد (âšpazi mí-kard) آشپزی می‌کردیم (âšpazi mí-kardim) آشپزی می‌کردید (âšpazi mí-kardid) آشپزی می‌کردند (âšpazi mí-kardand)
past progressive داشتم آشپزی می‌کردم (dấštam âšpazi mí-kardam) داشتی آشپزی می‌کردی (dấšti âšpazi mí-kardi) داشت آشپزی می‌کرد (dâšt âšpazi mí-kard) داشتیم آشپزی می‌کردیم (dấštim âšpazi mí-kardim) داشتید آشپزی می‌کردید (dấštid âšpazi mí-kardid) داشتند آشپزی می‌کردند (dấštand âšpazi mí-kardand)
pluperfect آشپزی کرده بودم (âšpazi kardé búdam) آشپزی کرده بودی (âšpazi kardé búdi) آشپزی کرده بود (âšpazi kardé bud) آشپزی کرده بودیم (âšpazi kardé búdim) آشپزی کرده بودید (âšpazi kardé búdid) آشپزی کرده بودند (âšpazi kardé búdand)
future آشپزی خواهم کرد (âšpazi xâhám kard) آشپزی خواهی کرد (âšpazi xâhí kard) آشپزی خواهد کرد (âšpazi xâhád kard) آشپزی خواهیم کرد (âšpazi xâhím kard) آشپزی خواهید کرد (âšpazi xâhíd kard) آشپزی خواهند کرد (âšpazi xâhánd kard)
subjunctive present آشپزی کنم (âšpazi konam) آشپزی کنی (âšpazi koni) آشپزی کند (âšpazi konad) آشپزی کنیم (âšpazi konim) آشپزی کنید (âšpazi konid) آشپزی کنند (âšpazi konand)
past آشپزی کرده باشم (âšpazi kardé bấšam) آشپزی کرده باشی (âšpazi kardé bấši) آشپزی کرده باشد (âšpazi kardé bấšad) آشپزی کرده باشیم (âšpazi kardé bấšim) آشپزی کرده باشید (âšpazi kardé bấšid) آشپزی کرده باشند (âšpazi kardé bấšand)
imperative آشپزی کن (âšpazi kon) آشپزی کنید (âšpazi konid)
Conjugation of آشپزی کردن (colloquial Tehrani)
infinitive آشپزی کردن (âšpazi kardán)
stem present آشپزی کن (âšpazi kon)
past آشپزی کرد (âšpazi kard)
participle present آشپزی کننده (âšpazi konandé)
past آشپزی کرده (âšpazi kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist آشپزی کنم (âšpazi kónam) آشپزی کنی (âšpazi kóni) آشپزی کنه (âšpazi kóne) آشپزی کنیم (âšpazi kónim) آشپزی کنین (âšpazi kónin) آشپزی کنن (âšpazi kónan)
present (imperfect) آشپزی می‌کنم (âšpazi mí-konam) آشپزی می‌کنی (âšpazi mí-koni) آشپزی می‌کنه (âšpazi mí-kone) آشپزی می‌کنیم (âšpazi mí-konim) آشپزی می‌کنین (âšpazi mí-konin) آشپزی می‌کنن (âšpazi mí-konan)
present progressive دارم آشپزی می‌کنم (dấram âšpazi mí-konam) داری آشپزی می‌کنی (dấri âšpazi mí-koni) داره آشپزی می‌کنه (dấre âšpazi mí-kone) داریم آشپزی می‌کنیم (dấrim âšpazi mí-konim) دارین آشپزی می‌کنین (dấrin âšpazi mí-konin) دارن آشپزی می‌کنن (dấran âšpazi mí-konan)
present perfect آشپزی کرده‌ام (âšpazi kardám) آشپزی کرده‌ای (âšpazi kardí) آشپزی کرده (âšpazi kardé) آشپزی کرده‌ایم (âšpazi kardím) آشپزی کرده‌این (âšpazi kardín) آشپزی کرده‌ان (âšpazi kardán)
past آشپزی کردم (âšpazi kárdam) آشپزی کردی (âšpazi kárdi) آشپزی کرد (âšpazi kárd) آشپزی کردیم (âšpazi kárdim) آشپزی کردین (âšpazi kárdin) آشپزی کردن (âšpazi kárdan)
past (imperfect) آشپزی می‌کردم (âšpazi mí-kardam) آشپزی می‌کردی (âšpazi mí-kardi) آشپزی می‌کرد (âšpazi mí-kard) آشپزی می‌کردیم (âšpazi mí-kardim) آشپزی می‌کردین (âšpazi mí-kardin) آشپزی می‌کردن (âšpazi mí-kardan)
past progressive داشتم آشپزی می‌کردم (dấštam âšpazi mí-kardam) داشتی آشپزی می‌کردی (dấšti âšpazi mí-kardi) داشت آشپزی می‌کرد (dấšt âšpazi mí-kard) داشتیم آشپزی می‌کردیم (dấštim âšpazi mí-kardim) داشتین آشپزی می‌کردین (dấštin âšpazi mí-kardin) داشتن آشپزی می‌کردن (dấštan âšpazi mí-kardan)
pluperfect آشپزی کرده بودم (âšpazi kardé búdam) آشپزی کرده بودی (âšpazi kardé búdi) آشپزی کرده بود (âšpazi kardé bud) آشپزی کرده بودیم (âšpazi kardé búdim) آشپزی کرده بودین (âšpazi kardé búdin) آشپزی کرده بودن (âšpazi kardé búdan)
subjunctive present آشپزی کنم (âšpazi konam) آشپزی کنی (âšpazi koni) آشپزی کنه (âšpazi kone) آشپزی کنیم (âšpazi konim) آشپزی کنین (âšpazi konin) آشپزی کنن (âšpazi konan)
past آشپزی کرده باشم (âšpazi kardé bấšam) آشپزی کرده باشی (âšpazi kardé bấši) آشپزی کرده باشه (âšpazi kardé bấše) آشپزی کرده باشیم (âšpazi kardé bấšim) آشپزی کرده باشین (âšpazi kardé bấšin) آشپزی کرده باشن (âšpazi kardé bấšan)
imperative آشپزی کن (âšpazi kon) آشپزی کنین (âšpazi konin)
Conjugation of آشپزی کردن (literary Dari Persian)
infinitive آشپزی کردن (āšpazī kardán)
stem present آشپزی کن (āšpazī kun)
past آشپزی کرد (āšpazī kard)
participle present آشپزی کننده (āšpazī kunindá)
past آشپزی کرده (āšpazī kardá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist آشپزی کنم (āšpazī kúnam) آشپزی کنی (āšpazī kúnī) آشپزی کند (āšpazī kúnad) آشپزی کنیم (āšpazī kúnēm) آشپزی کنید (āšpazī kúnēd) آشپزی کنند (āšpazī kúnand)
present (imperfect) آشپزی می‌کنم (āšpazī mḗ-kunam) آشپزی می‌کنی (āšpazī mḗ-kunī) آشپزی می‌کند (āšpazī mḗ-kunad) آشپزی می‌کنیم (āšpazī mḗ-kunēm) آشپزی می‌کنید (āšpazī mḗ-kunēd) آشپزی می‌کنند (āšpazī mḗ-kunand)
present progressive دارم آشپزی می‌کنم (dā́ram āšpazī mḗ-kunam) داری آشپزی می‌کنی (dā́rī āšpazī mḗ-kunī) دارد آشپزی می‌کند (dā́rad āšpazī mḗ-kunad) داریم آشپزی می‌کنیم (dā́rēm āšpazī mḗ-kunēm) دارید آشپزی می‌کنید (dā́rēd āšpazī mḗ-kunēd) دارند آشپزی می‌کنند (dā́rand āšpazī mḗ-kunand)
present perfect آشپزی کرده‌ام (āšpazī kardá-am) آشپزی کرده‌ای (āšpazī kardá-ī) آشپزی کرده است (āšpazī kardá ast) آشپزی کرده‌ایم (āšpazī kardá-ēm) آشپزی کرده‌اید (āšpazī kardá-ēd) آشپزی کرده‌اند (āšpazī kardá-and)
past آشپزی کردم (āšpazī kárdam) آشپزی کردی (āšpazī kárdī) آشپزی کرد (āšpazī kard) آشپزی کردیم (āšpazī kárdēm) آشپزی کردید (āšpazī kárdēd) آشپزی کردند (āšpazī kárdand)
past (imperfect) آشپزی می‌کردم (āšpazī mḗ-kardam) آشپزی می‌کردی (āšpazī mḗ-kardī) آشپزی می‌کرد (āšpazī mḗ-kard) آشپزی می‌کردیم (āšpazī mḗ-kardēm) آشپزی می‌کردید (āšpazī mḗ-kardēd) آشپزی می‌کردند (āšpazī mḗ-kardand)
past progressive داشتم آشپزی می‌کردم (dā́štam āšpazī mḗ-kardam) داشتی آشپزی می‌کردی (dā́štī āšpazī mḗ-kardī) داشت آشپزی می‌کرد (dā́št āšpazī mḗ-kard) داشتیم آشپزی می‌کردیم (dā́štēm āšpazī mḗ-kardēm) داشتید آشپزی می‌کردید (dā́štēd āšpazī mḗ-kardēd) داشتند آشپزی می‌کردند (dā́štand āšpazī mḗ-kardand)
pluperfect آشپزی کرده بودم (āšpazī kardá bū́dam) آشپزی کرده بودی (āšpazī kardá bū́dī) آشپزی کرده بود (āšpazī kardá būd) آشپزی کرده بودیم (āšpazī kardá bū́dēm) آشپزی کرده بودید (āšpazī kardá bū́dēd) آشپزی کرده بودند (āšpazī kardá bū́dand)
future آشپزی خواهم کرد (āšpazī xāhám kard) آشپزی خواهی کرد (āšpazī xāhī́ kard) آشپزی خواهد کرد (āšpazī xāhád kard) آشپزی خواهیم کرد (āšpazī xāhḗm kard) آشپزی خواهید کرد (āšpazī xāhḗd kard) آشپزی خواهند کرد (āšpazī xāhánd kard)
subjunctive present آشپزی کنم (āšpazī kunam) آشپزی کنی (āšpazī kunī) آشپزی کند (āšpazī kunad) آشپزی کنیم (āšpazī kunēm) آشپزی کنید (āšpazī kunēd) آشپزی کنند (āšpazī kunand)
past آشپزی کرده باشم (āšpazī kardá bā́šam) آشپزی کرده باشی (āšpazī kardá bā́šī) آشپزی کرده باشد (āšpazī kardá bā́šad) آشپزی کرده باشیم (āšpazī kardá bā́šēm) آشپزی کرده باشید (āšpazī kardá bā́šēd) آشپزی کرده باشند (āšpazī kardá bā́šand)
imperative آشپزی کن (āšpazī kun) آشپزی کنید (āšpazī kunēd)
Conjugation of آشپزی کدن (colloquial Kabuli)
infinitive آشپزی کدن (āšpazī kadán)
stem present آشپزی کو (āšpazī ku)
past آشپزی کد (āšpazī kad)
participle present آشپزی کننده (āšpazī kunindá)
past آشپزی کده (āšpazī kadá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist آشپزی کنم (āšpazī kúnum) آشپزی کنی (āšpazī kúnī) آشپزی کنه (āšpazī kúna) آشپزی کنیم (āšpazī kúnēm) آشپزی کنین (āšpazī kúnēn) آشپزی کنن (āšpazī kúnan)
present (imperfect) آشپزی می‌کنم (āšpazī mḗ-kunum) آشپزی می‌کنی (āšpazī mḗ-kunī) آشپزی می‌کنه (āšpazī mḗ-kuna) آشپزی می‌کنیم (āšpazī mḗ-kunēm) آشپزی می‌کنین (āšpazī mḗ-kunēn) آشپزی می‌کنن (āšpazī mḗ-kunan)
present progressive دارم آشپزی می‌کنم (dā́ram āšpazī mḗ-kunum) داری آشپزی می‌کنی (dā́rī āšpazī mḗ-kunī) داره آشپزی می‌کنه (dā́ra āšpazī mḗ-kuna) داریم آشپزی می‌کنیم (dā́rēm āšpazī mḗ-kunēm) دارین آشپزی می‌کنین (dā́rēn āšpazī mḗ-kunēn) دارن آشپزی می‌کنن (dā́ran āšpazī mḗ-kunan)
present perfect آشپزی کدم (āšpazī kadám) آشپزی کدی (āšpazī kadī́) آشپزی کداست (āšpazī kadást) آشپزی کدیم (āšpazī kadḗm) آشپزی کدین (āšpazī kadḗn) آشپزی کدن (āšpazī kadán)
past آشپزی کدم (āšpazī kádum) آشپزی کدی (āšpazī kádī) آشپزی کده (āšpazī kad) آشپزی کدیم (āšpazī kádēm) آشپزی کدین (āšpazī kádēn) آشپزی کدن (āšpazī kádan)
past (imperfect) آشپزی می‌کدم (āšpazī mḗ-kadum) آشپزی می‌کدی (āšpazī mḗ-kadī) آشپزی می‌کده (āšpazī mḗ-kada) آشپزی می‌کدیم (āšpazī mḗ-kadēm) آشپزی می‌کدین (āšpazī mḗ-kadēn) آشپزی می‌کدن (āšpazī mḗ-kadan)
past progressive داشتم آشپزی می‌کدم (dā́štam āšpazī mḗ-kadum) داشتی آشپزی می‌کدی (dā́štī āšpazī mḗ-kadī) داشته آشپزی می‌کده (dā́šta āšpazī mḗ-kada) داشتیم آشپزی می‌کدیم (dā́štēm āšpazī mḗ-kadēm) داشتین آشپزی می‌کدین (dā́štēd āšpazī mḗ-kadē) داشتن آشپزی می‌کدن (dā́štand āšpazī mḗ-kadan)
pluperfect آشپزی کده بودم (āšpazī kadá bū́dum) آشپزی کده بودی (āšpazī kadá bū́dī) آشپزی کده بوده (āšpazī kadá būda) آشپزی کده بودیم (āšpazī kadá bū́dēm) آشپزی کده بودین (āšpazī kadá bū́dēn) آشپزی کده بودن (āšpazī kadá bū́dan)
future آشپزی خوایم کد (āšpazī xāyyúm kad) آشپزی خوایی کد (āšpazī xāyyī́ kad) آشپزی خوایه کد (āšpazī xāyyá kad) آشپزی خواییم کد (āšpazī xāyyḗm kad) آشپزی خوایین کد (āšpazī xāyyḗn kad) آشپزی خواین کد (āšpazī xāyyán kad)
subjunctive present آشپزی کنم (āšpazī kunum) آشپزی کنی (āšpazī kunī) آشپزی کنه (āšpazī kuna) آشپزی کنیم (āšpazī kunēm) آشپزی کنین (āšpazī kunēn) آشپزی کنن (āšpazī kunan)
past آشپزی کده باشم (āšpazī kadá bā́šam) آشپزی کده باشی (āšpazī kadá bā́šī) آشپزی کده باشه (āšpazī kadá bā́ša) آشپزی کده باشیم (āšpazī kadá bā́šēm) آشپزی کده باشین (āšpazī kadá bā́šēn) آشپزی کده باشن (āšpazī kadá bā́šan)
imperative آشپزی کو (āšpazī ku) آشپزی کنین (āšpazī kunēn)

See also

[edit]
  • پختن (poxtan, to cook (transitive))